دغدغه حجاب در غرب

تعداد بازديد :  
تاريخ : جمعه 15 اسفند 1393برچسب:حجاب,بی حجاب,غرب,فرهنگ غرب,دغدغه,چالش,اروپا,ایران ,

پایگاه خبری انصارحزب الله: از مهم ترین دغدغه کشورهای اسلامی ، تأثیر جهانی شدن بر فرهنگ مردم مسلمان است. فرهنگی که با فرآیند مدرنیته دستخوش تغییرات قابل توجهی شده و بیم آن می‌رود این تأثیر بر تمام ابعاد فرهنگی جامعه سایه افکند. يكي از نمادها و جلوه هاي فرهنگي در كشورهاي اسلامي مسأله پوشش افراد و به ويژه پوشش و حجاب زنان است. به نظر مي‌رسد طي دهه هاي اخير و همزمان با گسترش بحث جهاني شدن اين مسأله در كشورهاي اسلامي قدري رنگ باخته و حساسيت هاي گذشته نسبت به آن وجود ندارد.

يكي از مهم ترين مسايلي كه از ضروريات و شعائر اساسي دين مبين اسلام محسوب مي شود با بررسي تاريخي اين مسأله در ايران و همچنين در بسياري از كشورهاي اسلامي ديگر همچون: مصر، الجزاير، تركيه و ... به وضوح مي بينيم كه دست كم تا دوره قاجار در ايران ، مسأله حجاب و عفت در اغلب اين كشورها در كامل ترين شكل خود يعني در قالب چادر و نقاب و روبند رايج بوده است.

یکی از انگيزه هايی كه از اين دوره به بعد كشورهاي غربي را متوجه مبارزه با حجاب و عفت در كشورهاي اسلامي نمود ، يافتن بازارهايي مناسب براي فروش توليدات پوشاك آنها بود، آنها براي اين كه بتوانند انواع توليدات خود را در اين كشورها به فروش برسانند ناچار بودند اين التزام به چادر و نقاب را در ميان زنان و دختران ايراني درهم شكنند و آنها را به تنوع طلبي در امر پوشش ، مخصوصاً از نوع غربي و اروپايي عادت دهند.بعدها علاوه بر اين مسأله ، متوجه تأثير اين ارزش هاي اسلامي در قوام سياسي و اجتماعي و اقتصادي كشورهاي اسلامي شدند. يكي از جاسوسان انگليسي به نام «مستر همفر» كه در دوره ناصرالدين شاه مرتبط با همين موضوع درايران فعاليت مي كرد در گزارشي دروغ به اربابان خود، ضمن پرده دری نسبت به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) و همسران ایشان، چنين مي نويسد:

«در مسأله بي حجابي زنان بايد كوشش فوق العاده اي به عمل آوريم تا زنان مسلمان به بي حجابي و رها كردن چادر مشتاق شوند ؛ بايد با استفاده از شواهد و دلايل تاريخي اثبات كنيم كه پوشيدگي زن از دوران بني عباس متداول شده و مطلقاً سنت اسلام نيست، مردم همسران پيامبر را بدون حجاب مي ديده اند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگي دوش به دوش مردان فعاليت داشته اند ... پس از آن كه حجاب با تبليغات وسيعي از ميان رفت، وظيفه مأموران ما آن است كه جوانان را به عشق بازي و روابط نامشروع با زنان تشويق كنند و بدين وسيله فساد را در جوامع اسلامي گسترش دهند...» لازم به ذکر است در حال حاضر ردپای این اظهارات دروغ و ناروا در فضای مجازی (اینترنت و ...) از طریق برخی اظهار نظرها و نوشته جات دیده می شود که ما در رد آنها پاسخ های مستدلی داریم که در جای خود باید به آنها بپردازیم. 

همچنین اخيراً «ريون كركت» صهيونيست كه مسوول سابق شبكه جاسوسي سيا در ايران بود چنين گفته است: «چادر نمادي است كه وجود انقلاب را در سر هر چهار راه به نمايش مي گذارد، با چادر مي توان اين احساس را پديد آورد كه انقلاب اسلامي هنوز زنده و جاويد است....» 

از طرفی در جامعه غربی به دلیل شکل گیری جنبش های ضد دینی در اروپا ، حجاب به عنوان شاخص ترین نمود اجتماعی دین داری با تهاجم روشنفکران رو به رو شد و با گذشت زمان نه تنها مورد بی مهری قرار گرفت، بلکه برهنگی و مدگرایی تبدیل به یکی از شاخصه های ارزشی دنیای مدرن گشت. 

امروزه سرمایه‌داری غرب ، به دلیل سلطه فرهنگی (از طریق اقتصاد، فرهنگ ، سیاست و ... ) با تمام قوا می‌کوشد تا با جهانی‌سازی فرهنگی و اقتصادی و با گسترش و ایجاد مدهای گوناگون، انسان‌ها را از سرمایه‌های وجودی شان تهی ساخته و از مقاومت باز دارد و باقیمانده منابع اقتصادی آنها را تصاحب نماید. مقابله با این جریان نیازمند کار فرهنگی گسترده و سیاست‌گذاری‌های حساب شده فرهنگی است.

وقتی پایه‌های فرهنگ بومی جامعه‌ای، در اثر تبلیغات گسترده سست شد، اموری چون خود کم‌بینی، احساس حقارت و در نهایت، خود باختگی فرهنگی پدید می‌آید، اموری که در نهایت ، زمینه‌ساز پذیرش عناصر فرهنگ بیگانه می‌شوند. با پذیرش فرهنگ بیگانه و گسترش عوامل زیر بنایی آن، از جمله سکولاریسم، مادی‌گرایی، فردگرایی و خود‌شیفتگی و لذت جویی، بازار فروش کالاهای فرهنگی و مصرفی بیگانه در داخل رواج می‌یابد و بدین‌سان، نیروی ابتکار، خلاقیت و مهم‌تر از همه هویت فرهنگی کشورها مورد هجوم قرار گرفته و دچار بحران می‌شود و اعتماد مردم نسبت به اصول فرهنگ بومی از بین رفته و زمینه پذیرش فرهنگ بیگانه فراهم می‌گردد، به گونه‌ای که بیگانگان با تبلیغات گسترده خود پذیرش فرهنگ مبتذل غربی خویش را تنها راه پیشرفت و سعادت افراد جامعه معرفی می‌کنند.

امروزه سیطره غرب با اتکاء بر رسانه‌های فراگیر و صنعت فرهنگ، دنیا را به سوی یک همسان سازی عظیم پیش می‌برد که از تجلی‌های عینی آن، پوشش مردمان روی این سیاره است. در اوایل قرن بیستم وقتی به کتاب‌های فرهنگ طبیعی، انسـانـی و جـغرافیایی مراجعه می‌کردیم از تماشای تصاویر مردم ماداگاسکار، هندوچین، هند، ژاپن ، اسکیموها ، اعراب ، قفقازها ، و… دچار حیرت می‌شدیم. در واقع قبلاً مردم دنیا را از زبان، مسکن و لباس‌شان می‌توانستیم تمیز دهیم، اما از میانه قرن بیستم، به تدریج فرهنگ مسلط غربی، ویژگی‌های سنتی و محلی را محو کرد که البته در این استحاله نباید انگیزه‌های بازرگانی و سودجویی غربی را دست کم گرفت. امروزه آنها همان لباسی را می‌پوشند که در پاریس، لندن و لوکزامبورگ پوشیده می‌شود. امروزه پوشاک ایرانیان نیز از حالت سنتی خارج شده است؛ به‌خصوص در دهه اخیر که متاسفانه جوانان الگوهای باطل غربی را بعضا برای زندگی برگزیده‌اند.

در نهایت با توجه به بحث‌های نظری و تحقیقات انجام شده می‌توان اظهار کرد که بین وضعیت اقتصادی افراد مدگرا با پیروی آنها از مد روز ارتباط وجود دارد. همچنین به نظر می‌رسد در زمینه اجتماعی ایران امروز استفاده از رسانه‌های غیررسمی، بر میزان گرایش یا تبعیت از مد تأثیر می‌گذارد. گذشته از این، یکی از عوامل پیروی از مد، کسب هویت فردی و متمایز شدن از دیگران ‌است و در نهایت نیاز به خود نمایی عامل مهم گرایش به مدگرایی است.

گسترش ابزار ارتباطات ، اختلاط فرهنگ ها و زمینه های تردید

یکی از اموری که غربی ها را در تغییر روش دشمنی شان کمک کرد، همین پیشرفت تکنولوژی و بروز ابزار ارتباطات است، به گونه ای که از کره زمین به دهکده جهانی تعبیر می‌شود.حجاب و پوشش زنان یکی از احکام شناخته شده و تردید ناپذیر اسلامی است که اصل آن مورد وفاق همة مذاهب اسلامی می باشد و در عصر حاضر، حجاب زنان از نگاه ملتهای مختلف، یکی از مشخصه ها و نمادهای زن مسلمان شناخته می‌شود. بنابراین پوشش خاص زنان، در همة آیین‌های آسمانی مانند مسیحیت و یهودیت نیز مطرح بوده است. 

با این همه روند زندگی اجتماعی و فرهنگ و اقتضائات و مناسبات عصر مدرنیته در دو، سه قرن اخیر ـ و به ویژه قرن حاضر ـ باعث شده تا بسیاری از زنان یهودی ، مسیحی و زرتشتی نه تنها از حجاب زنانه خود بکاهند ، بلکه به دلایل مختلف ، به خود آرایی و برهنگی، فراتر از آنچه مردان همان جامعه انجام می دهند رو آوردند، تا آنجا که بسیاری از زنان در این آئین ها، اکنون حجاب و پوشش خاص زنان را ، ضرورتی دینی یا حکم آسمانی نمی شناسند و آن را متأثر از آداب و رسوم ملّی و محیطی پیشینیان خود تلقی می کنند! و ارزشی برای آن قائل نشده، اثرسازنده و ثمربخشی را برآن مترتب نمی بینند. بلکه به عکس، آن را نشانه عقب ماندگی اجداد خود و یا سلطه و زورگویی مردان در جوامع پدرسالار و مرد سالار تلقی می کنند.

ماهیت رو به گسترش تجدد ، هماهنگی آن با تمایلات و علاقه های غریزی، همپایی برهنگی و جلوه گری زنان با عوامل متعدد، اقتصادی، صنعتی، تبلیغی و اجتماعی و سیاسی در کشورهای اروپایی، سبب شد تا بخشی از زنان در کشورهای اسلامی نیز به تبعیت و تقلید از فرهنگ مسلط جهانی، علی رغم صراحت و قطعیت ضرورت حجاب آن را کنار نهاده و یا به تدریج از آن بکاهند و در مواردی هم گوی سبقت را در برهنگی و جلوه گری از زنان اروپایی بربایند! این در حالی است که بی عفتی و بی حجابی در جهان دستاوردهای بسیار منفی برای خانواده ها و بالاخص زنان به بار اورده است، ولی خوشبختانه با این همه، بسیاری از زنان مسلمان، همچنان بر اصل حجاب استوارند و بدان معتقدند و آن را یک ضرورت و ارزش می شمارند.

بازگشت جهانی به عفاف

دو مقوله حجاب و عفاف به دلیل ارتباط ماهوی تنگاتنگی که دارند به طور همزمان مورد توجه قرار گرفته و بحث از هریک به منزله بحث از دیگری است. در دنیای غیر اسلامی ، اگرچه بحث از حجاب نیازمند توجه به دین رایج هر جامعه و مبانی تاریخی آن است، اما پدیده عفاف را می توان بدون دغدغه تاریخی و دینی مذکور، مورد نظر و بحث قرار داد؛ علت این امر در توافق حامیان عفاف مبنی بر فطری و ذاتی بودن عفاف در انسان‌ها، و به طور خاص در زنان، نهفته است. 

فطرت و بازگشت به عفاف

عفاف که در متون مربوطه در زبان انگلیسی از آن تعبیر به «مُدستی» می شود ، در حال حاضر از سوی جنبش‌ها و ارگان های متعددی به عنوان گمشده زن غربی در حال تبلیغ و احیا است. عمده این جنبش ها از عفاف به عنوان ذاتی زن و نه یک برخاسته اجتماعی یاد کرده و جدایی آن از فرهنگ رفتاری و پوششی زن را عاملی برای از خود بیگانگی زن در عصر حاضر دانسته اند. طبق نظر این گروه ها، زن در دنیای حال حاضر غرب علیرغم برخورداری از سیستم حقوقی مدافع حقوق زنان، برابری در حقوقی همچون تحصیل و اشتغال، آزادی برای برقراری روابط جنسی خارج از قاعده ازدواج، آزادی برای سقط تحت عنوان حق مالکیت بر بدن خود، برخورداری تدریجی از ازدواج رسمی با همجنس، برخورداری از رفاه فوق‌العاده مادی در بهترین حالات ممکن ، برابری برای درخواست طلاق، برابری برای حق ارث ، برابری در تقسیم اموال بعد از جدایی ، و موارد بسیار دیگر، از نوعی نارضایتی دائمی برای عشق ورزیدن، تعالی و آرامش روحی رنج می برد. در پاسخ به این کاستی است که جنبش های متعدد سرگرم تسریع پروژه بازگشت به عفاف هستند.

سازمان های حامی عفاف با پشتوانه کلیسای کاتولیک و از طریق راه‌اندازی سایت‌های پرسش و پاسخ اینترنتی، خطوط تماس تلفنی و پایگاه‌هایی برای مراجعه و مشاوره حضوری به زوج های جوانی که به دنبال درک روابط زناشویی در معنایی فراتر از ارتباط جنسی صرف بوده و افرادی که در جستجوی آرامش در قالب نوع پوشش جایگزین نرم های جامعه غربی هستند، همچنین انتشار یافته ها و مقالات کارشناسانه در این حوزه، سهم قابل توجهی را در این پروژه ایفا می کنند.

در کنار نهادهای مذهبی مروج عفاف، این گروه های حامی خانواده هستند که با توجه به توسعه تمایلات فردگرایانه، در فکر بازگشت به ارزش‌های سنتی رفتار و پوشش، به‌خصوص برای زنان هستند. جالب است بدانید طراحی و تهیه پوسترهای تبلیغی، کارت‌پستال، مدهای لباس پوشیده، و جملات قصار درباره پوشش برتر، از جمله فعالیت‌های این گروه‌ها است.

در ادامه، تلاش می شود با ارائه یافته های یک پژوهش مرتبط و معرفی کتب تأثیرگزار در زمینه بازگشت به عفاف در جوامع غربی، دریچه ای به شناخت این واقعیت گشوده شود.

نتایج پژوهشی در خصوص عفاف در بین دختران مسیحی

در ادامه برای اثبات فطری بودن حجاب و بازگشت جهانی به این مساله به عنوان نمونه به یک پروژه پژوهشی یا یک طرح تحقیقی اشاره می شود که در آن ۱۴۸ گزاره پنج‌گزینه‌ای درباره معیارهای عفاف دختران طرح شده و تا زمان تهیه این مقاله ۱۵۰هزار پاسخ تستی و ۲۵ هزار پاسخ تشریحی از سوی هزار و ۶۰۰ نوجوان پسر ۱۲ سال به بالا به آن داده شده است. این پاسخ‌ها نشان‌دهنده دیدگاه‌های این افراد نسبت به این پدیده و ترجیحات آنها و مؤید تمایل فطری بشر به نحوه رفتار و پوشش صحیح در اجتماع است. ۴۵ درصد پاسخگویان ، دارای مدرک لیسانس ، ۱۴درصد دانشجو، و ۴۱درصد سایر بوده اند. ۵۰ درصد پاسخگویان بالای ۲۰ سال سن داشته و میانگین سنی مشارکت‌کنندگان در پژوهش ۲۲/۴ سال است.

در این پژوهش که با مشارکت ۲۰۰ دختر مسیحی از طریق پرسش سؤالاتشان از پسران طراحی شده است، سؤالاتی کلی، درباره لباس شنا ، لباس زیر ، پیراهن ، شلوار، شلوارک ، شرت ، دامن ، حرکات و حالت ، زیورآلات ، آرایش ، کفش، مو ، و تعدادی سؤالات تشریحی طراحی شده است. 

یافته های سؤالات کلی این پژوهش در تمامی گروه های سنی عبارتند از:

- ۹۶درصد مشارکت‌کنندگان با این گزاره که «رعایت عفت در پوشش برای تمامی دختران ، صرفنظر از فاکتورهای همچون قدو وزن و ظاهر، مهم است» موافقند؛

- ۹۷ درصد با جمله «پسران به رعایت عفت از سوی دختران اهمیت می دهند» موافقند؛

- ۹۱/۵ درصد با این جمله که «علیرغم رواج بیش از حد بی عفتی در پوشش ، دخترانی که این اصل را رعایت می‌کنند جایگاه خود را به دست آورده‌اند» موافقند؛

- ۹۵/۵ درصد با این جمله که «عفت خصیصه مهمی برای همسر آینده است» ‌موافقند؛
- ۵۵/۶ با این گزاره که «افراد احترام کمتری برای دختران با عفت کمتر قایل هستند تا دختران عفیف» موافقند و تنها ۱۳ درصد با این جمله مخالف هستند؛

- ۹۱ درصد پاسخگویان با این جمله که «شخصیت، هوش، و خصایص فردی از زیبایی جسمانی مهم‌ترند» موافقند؛ 

- ۹۷/۳ درصد با این ایده که «دختران بدون پوشش غیرعفیفانه هم می توانند خوش‌پوش باشند» موافقند؛

- تنها ۳۱ درصد با این جمله که بستن زیپ لباس تا زیر سینه زیادازحد جلب توجه می کند» مخالف بوده و ۳۲ درصد با آن موافقند؛

- ۵۷ درصد با این ایده که «لباس های رنگ بدن حالت برهنگی را تداعی می کنند»‌ موافق و ۱۹ درصد مخالفند؛

- ۵۳ درصد با این ایده که «خوب است دختران در محل کار لباس های تنگ‌تر یا بازتر بپوشند»‌ مخالف و تنها ۲۶ درصد با آن موافقند؛

- ۴۸ درصد با این جمله که «حتی پوشیدن لباس خانگی پوشیده هم در مکان های عمومی نامناسب است» ‌موافق و ۳۱ درصد با آن مخالفند؛

- ۶۲ درصد با این جمله که «پوشیدن لباش غیرعفیف در مقابل اعضای خانواده بی‌مورد است» مخالف و تنها ۲۰درصد با آن موافقند؛

- ۷۳ درصد با این که «پوشیدن لباس غیرعفیف ر مقابل دوستان خالی از اشکال است» مخالف و تنها ۱۴درصد با آن موافقند؛

- ۹۶ درصد با این جمله که «بدون تصور دختری در حالات نامناسب هم می توان به جذابیت‌های او پی برد» موافق و تنها ۷ دهم درصد با آن مخالفند؛

- ۵۲ درصد با این جمله که «استانداردهای عفیف لباس پوشیدن بسته به موقعیت و فضا فرق می کند» موافق و ۳۳ درصد با آن مخالفند؛

- ۳۴ درصد با این جمله که «دخترانی که برجستگی‌های کمتری در اندام خود دارند اجازه دارند لباس‌هایی را بپوشند که برای دختران دیگر نامناسب است» موافق و ۳۷ درصد با آن مخالفند؛

- ۶۲ درصد با این جمله که «لباسی که در حالت عادی مناسب است ممکن است در شرایط همراهی با موضوع یا موقعیتی سکسی، نامناسب باشد» موافق و ۱۹درصد با آن مخالفند؛

- ۶۳ درصد با این جمله که «دختران باید همیشه طوری لباس بپوشند که کمترین میزان از بدن و فرم آن را نمایان کند» مخالف و ۱۷ درصد با آن موافقند؛

- ۹۴ درصد با این جمله که «دختری که لباس مناسب برتن دارد هم ممکن است به علت رفتار یا اعتقادی که دارد، غیرعفیف شناخته شود» موافق و تنها ۶ دهم درصد با آن مخالفند؛

- ۷۰ درصد با این جمله که «نمایان بودن شکاف سینه خلاف عفت است» موافق و ۱۵درصد با آن مخالفند؛

- ۹۱ درصد با این جمله که «خم شدن به صورتی که شکاف میان سینه نمایان شود، نامناسب است» موافق و ۴/۵ درصد با آن مخالفند؛ 

- ۵۲ درصد با این جمله که «نمایان کردن سینه حتی در قسمت بالا بدون نمایان شدن شکاف سینه هم نامناسب است» مخالف و ۲۶ درصد با آن موافقند.

طبق یافته های این پژوهش، اصل عفت زنان در پوشش، مورد توجه مردان مسیحی مشارکت کننده است. باید توجه داشت این پاسخ‌ها با توجه به آیین و آموزه‌های مسیحیت (و نه اسلام)‌ تا حد زیادی مطابقت با قوانین دینی داشته و توجه به پاسخ‌های ارائه شده باوجود آزادی موجود در این جوامع، انعکاس‌دهنده فطری بودن گرایش عفاف است.

گرایشات روزافزون به اسلام در میان پیروان سایر ادیان، خودآگاهی زنان مشهور در کشورهای اسلامی نسبت به ارزش حجاب، تأثیر نیاز به امنیت زنان و انتخاب حجاب به عنوان مقرون‌به‌صرفه‌ترین و عقلانی‌ترین راه، و نظایر این، نشان‌دهنده اهمیت به نمایش گزاردن سبکی مطلوب از فرهنگ حجاب از سوی زنان مسلمان و نگرشی صحیح و جامع از سوی دولت ها نسبت به این پدیده در ترویج هرچه بیشتر عفت به عنوان یک سبک زندگی و اصلی فطری در میان زنان و مردان تمامی جوامع است. 

روند افزایش گرایش شخصیت های مطرح غربی به اسلام و حجاب را نشان می دهد، اسلام خواهی در غرب پیش از آنکه یک جریان اجتماعی باشد، یک خواهش و نیاز عمومی است که در بدنه این جامعه نفوذ کرده است. در این میان سهم زنان و گرایش آنها به اسلام و حجاب بیش از مردان است. این پدیده نمایشگر عکس العمل بسیاری از زنان علیه ناهنجاری های اخلاقی در جوامع غربی است.

اسلام خواهی در جهان بویژه در غرب به یک موج تبدیل شده و اسلام به عنوان دین حق، صلح و رحمت، با شیوه های منحصربفرد خود در قلب و جان مردم نفوذ می‌کند.

در این میان آنچه این روند را شتاب بخشیده، پروژه اسلام هراسی و اسلام ستیزی در غرب است. بطوری که به عاملی برای رویکرد روزافزون اندیشمندان و آزاداندیشان و در مجموع غربی ها به اسلام شده است.

با اینکه آمار دقیقی وجود ندارد، ولی کارشناسان مسایل مسلمانان ساکن در اروپا، تعداد تازه مسلمانان مرد و زن در قاره سبز را سالانه چندهزار نفر محاسبه می کنند که البته سهم زنان بیش از مردان است.

در این میان زنان گروههای مرجع در جامعه با وجود آنکه موانع رسیدنشان به حقیقت بیش از سایرین است، اما از این قاعده مستثنی نیستند. دکتر « هیفاء جداد» استاد دانشگاه بیرمنگام انگلستان با تایید مطلب فوق می افزاید: «این پدیده نمایشگر عکس العمل بسیاری از زنان علیه ناهنجاری های اخلاقی جوامع غربی است. آنان نسبت به گرایش، پشتیبانی و مشارکتی که اسلام به آنان هدیه می کند، احساس خوشایندی دارند.»

تفکر در نقطه قوت جذب و گیرایی اسلام و اینکه چرا زنانی که نه از روی اجبار,فقر, تنگ دستی و یا به طور مقطعی و گذرا بلکه با اندیشه و بدون هیچگونه محدودیتی اسلام را انتخاب و به آن پایبندند, جذابیت و حقانیت اسلام را مستدل می کند.

جواَنا فرانسیس از بنیان گذاران فمینیسم در نامه ای سرگشاده خطاب به زنان مسلمان می گوید: اکثر ما زنان امریکایی شاد نیستیم ، به من اعتماد کن! میلیون ها نفر از ما داروهای ضد افسردگی مصرف می کنیم ، من به تو غبطه می خورم. همچنین خانم سارا بوکر ، هنر پیشه ، مدل و مانکن امریکایی می گوید: من برده مد بودم. من گروگان ظاهرم بودم. این در حالی است که زنانی که در اوج زیبایی و رفاه هستند به آغوش حجاب می آیند تا بعد جدیدی از آرامش را تجربه کنند، آرامشی که در جوامع غربی به امل بودن و افسردگی تعبیر می شود.

نمونه دیگر خانم سهیلا آرین تازه مسلمان دیگری می باشد که در جایی می گوید: در امریکا خداپرستي و توحيد محور زندگي نيست. در آنجا اومانيسم بيشتر محور است.
اومانیسم یعنی بی هویتی زنان در سایه رنگ ها و مدها, یعنی تمام پتانسیل های زنان به هرز رفتن , یعنی در حاشیه ماندن تفکرات زنان ودل زدگی از زندگی و تمام زیبایی های آن درهر سنی, امانیسیم یعنی زنی در سن ۶۶ سالگی به نتیجه می رسد که دیگر زندگی زناشویی اش برای او شادي ندارد و برایش آینده بچه ها و یا همسرش مدنظر نیست این یعنی یک تفکر سطحی و بی پایه که تزلزل خانواده را در پی دارد و این خلاف نظر اسلام است.

چرایی گرایش زنان به اسلام بیشتر از مردان 

در عصر حاضر شاهد این هستیم که سیاست های غرب اگرچه ظاهرا به نفع زنان و دختران است اما در بطن خود بی هویتی, تعرض, سطحی جلوه دادن شخصیت زنان و در نهایت نارضایتی آنان را به دنبال دارد.

بعد معنوی، جذاب و البته کامل و بی نقص بودن اسلام اولین گزینه گرایش چنین افرادی است, افرادی که با اولین تماس با دین اسلام که در هجمه عظیم غرب نسبت به آن مظلوم و مغفول مانده است به آن متمایل می شوند و با تحقیق و البته دید باز و بدون هیچ محدودیتی آن را می پذیرند.

نتیجه 

از آنچه تا كنون گفتيم ، دو نتيجه مى توان گرفت : يكى اين كه عفاف ، ضرورت زندگى است و بدون آن ، زندگى بشر ، به مخاطره مى افتد . بشر غربى ـ كه برنامه زندگى اش را از خداى مهربان نگرفت و دست از دامن دين كشيد ـ رفت و رفت و آن قدر آزمون و خطا كرد تا سرانجام ، به همان عفاف يا خويشتندارى جنسى بازگشت ؛ امّا با هزينه اى بسيار سنگين و جبران ناپذير . چه سال هاى زيادى كه از بشر غربى تلف شد و چه انسان هايى كه در اين ميان هلاك شدند و چه سرمايه هايى كه از دست رفتند !!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
ارسال توسط سید جمال الدین اسد آبادی